سکوت به مثابه درمان

  دکتر لینک | سکوت به مثابه درمان

مقدمه

در اتاق درمان، تجربه سکوت، برای مراجع و درمانگر، تجربه تازه‌ای است. گاهی درمانگر با سکوت خود، مراجع را به مسیر جدید دعوت می‌کند و در مواقعی نیز، مراجع سعی می‌کند با سکوت خود، با درمانگر ارتباط برقرار کند.
آنچه که در اتاق درمان، ارتباط مراجع و درمانگر را می‌سازد، ارتباط کلامی و برقرار کردن دیالوگ‌های مختلف برای درک، شناخت و تحلیل احساسات مراجع است. اما وقتی پای سکوت در اتاق درمان باز می‌شود. ممکن است، مراجع و درمانگر، ارتباط جدیدی را تجربه کنند و نیاز باشد که برای عبور از این مرحله، به یکدیگر زمان بدهند. برای درک آسان‌تر از این مرحله مراجع نیاز دارد که به صمیمیت نسبی با درمانگر، برای بیان و ابراز احساسات خود برسد که در نهایت از این چالش نیز عبور کند. اما چه اتفاقی می‌افتد که مراجع حاضر به بیان احساسات خود در قالب کلمات نیست؟

وقتی کلمات احساس نمی‌شوند.

کودکان در سال‌های ابتدایی زندگی، احساسات خود را از طریق بدن تجربه می‌کنند و در نگاه کلی می‌توان گفت، تنها راه ارتباطی آنها با دنیای اطراف، بدنشان است. در عبور از سال‌های کودکی، این مادر است که احساسات کودک را ترجمه می‌کند و در واقع به او یاد می‌دهد که به‌وسیله کلمات با دنیای اطراف خود، ارتباط برقرار کند.
انسان کوچکی که تجربه ارتباط نسبتاً سالم و مناسبی با مادر خود نداشته، به طبع در ترجمه احساسات خود نیز، با مشکل مواجه خواهد شد. او یاد نمی‌گیرد که احساسات بدنی خود را به کلمه تبدیل کند و در تنظیم هیجانات و تجربه آنها ناکام خواهد ماند
حال در اتاق درمان نیز، مراجع تجربه ارتباط خود با مراقبت کننده های اولیه را تجربه خواهد کرد. احساسات او به شکل حالات بدنی تجربه می‌شوند و به‌تدریج در مسیر درمان و به کمک درمانگر، یاد می‌گیرد که به درک روشنی از احساسات خود برسد و در موقعیت‌های مختلف، توانایی ردیابی و تشخیص احساسات خود را داشته باشد.

درمانگران؛ ناجیان احساسات بیان نشده

کار کردن با مراجعی که سکوت را انتخاب کرده و از تجربه احساسات خود در لحظه اجتناب می‌کند، بسیار سخت است. این افراد از تجربه زیست خود در اتاق درمان نیز استفاده می‌کنند و در تلاش هستند که درمانگر را نیز مانند ابژه کودکی خود ببینند و همان مسیر را با او طی کنند.
سکوت کردن مراجع، پروسه درمان را برای درمانگر با چالش روبرو می‌کند، زیرا که درمانگر با احساسات مراجع کار می‌کند و زمانی که او توجهی به بیان احساساتش نداشته باشد، نه تنها درمانگر قادر به شناخت مراجع نیست، بلکه مسیر درمان نیز، مختل می‌شود.
در این مرحله، آنچه که اهمیت دارد، همراهی درمانگر است. تجربه احساساتی که گاه سالیان طولانی به زبان نیامده و تجربه نشده‌اند، آسان نیست. مراجع در این مرحله معمولاً خشم زیادی ناشی از احساسات بیان نشده نسبت به ابژه های کودکی خود حس می‌کند که عبور از این چالش نیز، برای او بسیار دردناک است.
همراهی درمانگر، این امکان را برای او فراهم می‌کند که از تجربه احساسات خود نترسد و براحتی آنها را بیان کند. درواقع، درمانگر از او مراقبت می‌کند تا به آسانی در مسیر شناخت و تجربه احساسات خود گام بردارد و به بینش کافی برسد.

چرا تحلیل سکوت مراجع در اتاق درمان مهم است؟

مراجع، تنها زمانی در اتاق درمان تصمیم می‌گیرد، سکوت کند که توانایی ردیابی و بیان احساسش را نداشته باشد. در اکثر مواقع، این احساسات به شکل علائم روان‌تنی تجربه می‌شوند. مسیری که درمانگر در جلسات درمانی برای شکل دادن و بیان احساسات مراجع، انتخاب می‌کند، در نهایت باعث می‌شود که او از تجربه احساس ناخوشایند در بدن خود رها شود و برای بیان احساسات خود از کلمات استفاده کند.
سکوت مراجع در اتاق درمان، مرحله متفاوتی از سیر درمان را برای درمانگر پدید می‌آورد که در آن با به‌کارگیری راهکارهای درمانی متفاوت، به ناخودآگاه مراجع دسترسی پیدا می‌کند و در نهایت او را به سمت مسیر تازه هدایت می‌کند.

امیدوارم از مقاله امروز لذت برده باشید و به شما کمک کرده باشد. لطفا نظر خود را درباره این پست در صفحه اینستاگرام به اشتراک بگذارید.

برای مشاوره رایگان سیستم مدیریت هوشمند مراکز روانشناسی بر روی لینک زیر کلیک کنید.

مقالات مرتبط:

اهمیت رابطه درمانی در سیر پیشرفت مراجع

رابطه درمانی بی قید و شرط چه تاثیری در روند درمان دارد؟

تگ های مربوط به مقاله فوق در مورد مدیریت مراکز مشاوره و روانشناسی

اشتراک گذاری:
0

دیدگاه شما:

*