ردفلگهای جلسات مشاوره روانشناسی | 6 مورد از نبایدهای جلسات روان درمانی
مقدمه
وقتی به درمانجو گفتم کمکم جلسات درمانیت داره تموم میشه، در حالی که از چهرهاش مشخص بود چقدر نگرانه به من گفت: اما من هنوز مشکلم حل نشده، من هنوز تو مسیر درمانم، نکنه از دست من خسته شدی؟
مثالی که آورده شد به یکی از مسائل رایج در فرآیندهای رواندرمانی یعنی وابستگی اشاره دارد. شاید این وابستگی ناشی از خوب بودن جلسات روان درمانی باشد، با این حال وابستگی و سایر مواردی که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد، در دسته ردفلگهای جلسات مشاوره و روانشناسی قرار میگیرند.
ما در این مقاله از دکترلینک میخواهیم به ردفلگهای اتاق درمان و نبایدهای جلسات رواندرمانی اشاره کنیم.
ردفلگهای جلسات رواندرمانی را جدی بگیرید!
هر شغل و حرفه برای خود یک سری چهارچوب و قوانین دارد و افرادی که در آن حرفه فعالیت میکنند ملزم به رعایت چهارچوبها و قوانین حاکم بر آن حرفه هستند. در روانشناسی نیز، یک سری اصول و رفتارهای حرفهای وجود دارد که درمانگران لازم است این اصول را رعایت کنند تا بتوانند خدمات بهتری را به مراجع خود ارائه کنند، بطوریکه آسیبی به آنها وارد نشود.
پیشنهاد میشود: تاثیر قوانین اتاق درمان بر پیشرفت مراجع
در مقابل اگر درمانگر این اصول را رعایت نکند، در واقع برخلاف رسالتی که دارد، اقدام نموده است. اقدامات درمانگر در این شرایط ردفلگ محسوب میشود. البته این شرایط ممکن است به علت بیتجربگی و عدم تخصص درمانگر رخ دهد یا به عمد این اتفاق صورت گرفته باشد. بنابراین بهتر است مراجعین نیز به حقوق خود آشنا باشند. مراجعین باید بدانند چه مسائلی در جلسات روان درمانی، عادی و چه مسائلی غیرعادی است.
ردفلگهای جلسات مشاوره روانشناسی کدامند؟
1-غیرقابل اعتماد بودن
یکی از ردفلگهای جلسات مشاوره روانشناسی، خدشهدار کردن اعتماد مراجعین و تخطی از قوانین رفتار حرفهایست. رفتارهای غیراخلاقی که موجب سلب اعتماد درمانجو میشوند، عبارتند از:
- زیر پا گذاشتن اصل رازداری
- وادار کردن مراجع به انجام کاری برای درمانگر
- درمانگر، راز سایر مراجعین را نزد مراجع دیگر فاش کند.
- لمس نامناسب و نابجا و بدون کسب اجازه مراجع توسط درمانگر( به ویژه مراجع جنس مخالف) از مصادیق نقض اخلاق حرفهای است.
درمانگر باید بتواند مرز صحیح بین خود و درمانجو را در یک رابطه درمانی مشخص کند. عدم توانایی وی در تعریف یک مرز صحیح در رابطه درمانی، احتمالا منجر میشود یکی از طرفین دچار آسیب گردد. درمانگر هم باید خود بداند و هم به مراجع خود متذکر شود که رابطه بین آنها تنها یک رابطه درمانگر-درمانجو است و هیچ رابطهای حتی خارج از اتاق درمان نباید بین آنها ایجاد شود.
2- دید قضاوتی داشتن و شنونده خوب نبودن
یکی از ردفلگهایی که ممکن است در اتاق درمان رخ بدهد، این است که درمانگر تروماهایی که خود به آنها دچار است را با خود به اتاق درمان بیاورد، از طرف دیگر مراجع نیز با ترومای مشابه، به وی مراجعه کند. درمانگر در این مواقع نمیتواند به مراجع خود به خوبی گوش دهد، او را درک کند و بتواند به او کمک کند. پس بهتر است درمانگر ابتدا به تروماهای خود آگاه باشد و آنها را درمان کند.
3- حساسیت نسبت به فرهنگ و مذهب
هدف از جلسات مشاوره این است که درمانگر به مراجع کمک کند، بینش خود را نسبت به زندگی افزایش دهد تا بتواند تصمیمات آگاهانهتری بگیرد. اما اگر شرایط جلسات رواندرمانی به گونهای باشد که مراجع نتواند خود واقعیش را نزد مشاور ابراز کند، متاسفانه هیچ پیشرفتی در روند درمان صورت نمیگیرد.
اگر مشاور دید قضاوتی داشته باشد، و مراجع خود را به دلایلی برای مثال گرایش جنسی متفاوت داشتن مورد قضاوت قرار دهد یا سایر موارد مانند مجرد یا متاهل بودن، مذهب، تحصیلات دانشگاهی را در فرآیندهای مشاوره وارد کند، نمیتواند به مراجع خود به عنوان یک انسان نظر افکند و در نتیجه نمیتواند رابطه خوبی با مراجعش داشته باشد.
چه زمانی درمانگر دید قضاوتی دارد؟
زمانی که مراجع درباره یک مسئله نظر و عقیده خود را بیان کند، اما درمانگر نسبت به رای و عقیده درمانجو حالت تدافعی داشته باشد و او را مورد قضاوت قرار دهد یعنی این درمانگر نسبت به مراجع خود دید قضاوتی دارد.
پیشنهاد میشود: رفتار همدلانه با درمانجویان
4-بیش از اندازه فعال بودن
به نظر شما، مشاور طی جسات روان درمانی باید به درمانجوی خود راه حل بدهد یا خیر؟
درمانگر نباید طی فرآیند مشاوره بسیار فعال باشد و موجب منفعل شدن درمانجو گردد. درمانگر نباید درمانجوی خود را نصیحت کند، نباید نسبت به او پرخاش کند. درمانگر باید به خواسته مراجع خود احترام بگذارد و مراجع را به زور مجبور به خودافشایی نکند. فقط در صورتی که درمانجو خود راهنمایی بخواهد درمانگر حق دارد، نظر خود را در رابطه با آن موضوع بیان کند.
5-منفعل بودن
چه زمانی درمانگر منفعل است؟ زمانی که درمانگر در ارائه هرگونه توصیه به مراجع تردید دارد، یا میترسد برای بهبود زندگی درمانجوی خود راهنمائیهای لازم را بدهد، یعنی منفعل است.
یک درمانگر به همان میزان که نباید فعال باشد، نباید منفعل هم باشد. درمانگر در طی فرآیند درمان باید هیچ توصیهای را به درمانجو ارائه نکند و جلسات روان درمانی طی ماهها با یک ساختار کلی سپری شده باشند و مراجع احساس کند که هیچ پیشرفتی ندارد، یعنی درمانگر، در روند درمان به صورت منفعل عمل میکند.
6-وابستگی
یکی دیگر از ردفلگهای اتاق درمان، مسئله وابستگی است. درمانگر تا حد ممکن نباید اجازه دهد در جلسات درمانی، مراجع نسبت به او و روند مشاوره وابستگی پیدا کند. وابستگی در جلسات روان درمانی خلاف قوانین است.
اگر مشاور پی ببرد که ارتباط باید پایان پذیرد، از این جهت که مشکل درمانجو حل شده است یا درمانگر نمیتواند مسئله او را حل کند و نیاز دارد که درمانجو را به درمانگر دیگری ارجاع دهد به این دلیل که تخصص ندارد و این ارتباط را همچنان ادامه دهد، یکی از نبایدهای جلسات روان درمانی را زیر پا گذاشته است.
پیشنهاد میشود: 10 ویژگی یک روان درمانگر عالی
کلام پایانی
ما در این مقاله درباره ردفلگهای جلسات روان درمانی صحبت کردیم. ما به این مبحث پرداختیم که چرا ردفلگهای اتاق درمان مهم هستند و چه مواردی جزء ردفلگهای جلسات روان درمانی به حساب میآیند و درمانگران در این جلسات باید حتما به این موارد توجه کنند.