بحران های سیاسی و اقتصادی و تاثیر آن بر پزشکان

  دکتر لینک | بحران های سیاسی و اقتصادی و تاثیر آن بر پزشکان

افراد بسیاری فکر می‌کنند موفقیت یا عدم موفقیت در کسب و کار به توانایی‌های فرد بستگی دارد. البته که بستگی دارد! ولی روندهای کلان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بر فراز سر افراد در حرکت و جریان است و بسیار نیرومندتر از خواست و آرزوهای ما حرکت می‌کند. به بیان دیگر اگرچه شهامت و توان افراد Virtue بسیار تأثیرگذار است اما زمینه‌ها و زمانه‌ها Fortune است که تعیین می‌کند این توان و شهامت به کدامین اهداف خود برسد یا نرسد! پس ما به عنوان یک پزشک باید بدانیم که در چگونه جهانی زندگی می‌کنیم و اینکه تلاطم‌های سیاسی و اقتصادی با تلاش بی‌وقفه ما برای کسب درآمد هم‌راستا و هم‌خوان است یا اینکه هم‌چون باد مخالف کسب و کار کوچک ما را از ساحل امن و آرامش دور می کند و یا حتی چون طوفانی قوی به زیستگاه کوچک ما هجوم می‌آورد و چیزی از آن باقی نمی‌گذارد!

به همین دلیل ما پزشکان باید از وقایع اقتصادی و سیاسی اطرافمان مطلع باشیم و حتی اگر خود نتوانیم شاخص‌های اقتصادی را تفسیر کنیم، از تأویل اقتصاددانان و تحلیلگران نباید محروم بمانیم. در همین راستا در ذیل با تقسیم شاخص‌های تأثیرگذار به داخلی و خارجی تلاش می‌کنم که کلان‌ترین و تأثیرگذارترین شاخصه‌ها را تفسیر کرده و دورنمایی از وضعیت سرمایه‌گذاری در بازار پزشکی و سمت و سوی آن در کوتاه مدت رسم کنیم.

شاخص های برتر

رشد اقتصادی

سه شاخص رشد اقتصادی، تورم، بیکاری نقش مهمی را در زندگی یک پزشک ایفا می‌کنند! رشد اقتصادی در حقیقت به معنای بزرگ شدن اقتصاد و افزایش و تنوع تولید است. رشد اقتصادی ایران در چهار سال گذشته چندان درخشان نبوده و با کوچک شدن اقتصاد همراه بوده است. جمعیت در فاصله این چهارسال حدودا چهار میلیون نفر زیاد شده، حال آنکه درآمد سرانه کاهش یافته است. یعنی سهم افراد از کیک اقتصاد ایران کمتر شده است که می‌توان حدس زد این کاهش بیشتر در طبقات متوسط و پایین رخ داده است. زیرا طبقات بالا به واسطه دارایی، قدرت و رابطه‌ای که با مراکز قدرت دارند، از تبعات کاهش اقتصاد حداقل ضرر را می‌بینند. ادعا می‌شود که رشد اقتصادی سال گذشته 7/3% بوده است حال آنکه بانک جهانی رشد اقتصادی غیر از صنایع نفتی را فقط ۰.۹% اعلام می‌کند که نشان‌دهنده رکود و رخوت در سایر بخش‌های اقتصاد است.

ترجمه پزشکی این اطلاعات به این معناست که تولید و توزیع ثروت در ایران دچار نقصان است و احتمال اینکه افراد جدیدی به طبقات بالاتر از خود بیایند و امکان خرج پول بیشتری را داشته باشند، بسیار کم است. البته در شهرهایی که با اقتصاد نفتی درگیر است (مثل شهرهای جنوبی) وضعیت تا حدی متفاوت خواهد بود.

نرخ تورم

نرخ تورم یا میزان بالا رفتن قیمت کالاها و خدمات یکی دیگر از شاخص‌های مهم اقتصادی است که از همه بیشتر برای خوانندگان ملموس است؛ چون به‌طور روزمره با آن سر و کار دارند. نرخ تورم در پنج سال گذشته بسیار متغیر بوده اما خوشبختانه تا حدی کنترل شده است. البته نباید فراموش کرد که نرخ تورم از سوی بانک مرکزی با سنجیدن ۳۸۶ قلم کالا و خدمات در قالب ۱۲ گروه اصلی و اعمال ضریب بر این موارد تعیین می‌شود. در مقابل به علت کوچک بودن سبد خرید اکثر خانوارهای ایرانی تورمی که شهروندان حس می‌کنند از تورمی که بانک مرکزی اعلام می‌کند به مراتب بالاتر است.

ترجمان پزشکی آن این است که بازار پیش‌رو بازار ناامنی است و ثبات قیمت‌ها در آن چندان روشن نیست. در این‌گونه موارد مقروض شدن (با وام بانکی) بهتر از طلبکار بودن است و باید تخم‌مرغ‌های سرمایه‌گذاری را در چند سبد (طلا، ارز، بیمه و ملک) پخش کرد و از نگهداری پول نقد به خصوص در شرایط پیش تورمی خودداری نمود.

نرخ اشتغال و میزان بیکاری

شاخص مهم دیگر، نرخ اشتغال و میزان بیکاری است. البته این دو شاخص اندکی با یکدیگر متفاوتند. نرخ اشتغال میزان جمعیت کار را به جمعیت فعال (بالای ۱۰ سال یا بالای ۱۵ سال) می‌سنجد ولی نرخ بیکاری میزان جمعیت جویای کار را به جمعیت فعال نشان می‌دهد. به این معنا که ممکن است بخشی از جمعیت ایران به علت مشغول به تحصیل بودن، خانه‌دار بودن، معلول بودن و دلایل دیگر اصلا جویای کار نباشد. هر دوی این آمار در ایران بسیار ناامید کننده هستند. بنا به ارقام مرکز آمار ایران میزان اشتغال مردان ۶۳.۹% و اشتغال زنان به ۱۳.۵% رسیده است. این میزان بالای بیکاری اولا کاهش توان خرید جمعیت فعال را نتیجه می‌دهد و ثانیا به معنای وابسته بودن بسیاری از زنان به درآمد مردان است. به بیان دیگر با توجه به میزان اندک رشد اقتصادی نمی‌توان انتظار داشت که نرخ اشتغال تغییر چندانی کند و اگر بیمه‌ها به این بخش وارد نشوند، در نتیجه افراد کمتری توان این را می یابند که به بازار خرید خدمات پایه پزشکی وارد شده و میزان مراجعه‌کنندگان به این بخش خدماتی در خوش‌بینانه‌ترین حالت ثابت می‌ماند؛ اگر کاهش پیدا نکند.

نرخ بی‌کاری پزشکان

نکته دیگر در رابطه با مسأله اشتغال، نرخ بیکاری در میان ‌پزشکان است! با توجه به تعداد بالای دانشکده‌های ‌پزشکی و تعداد بالای فارغ‌التحصیلان داخل و خارج از کشور و اشباع مناطق مرفه‌نشین شهرهای بزرگ می‌توان نتیجه گرفت که جمعیت متقاضیان کار در میان ‌پزشکان جوان افزایش پیدا کند. از آنجا که بسیاری از این افراد توان خوداشتغالی (تأسیس مطب یا کلینیک) را ندارند و اگر هم داشته باشند ظرفیت‌های مناطق مرفه‌نشین پر شده است، لذا جمعیت مشتاقان کار در کلینیک‌ها افزایش پیدا کرده و بنا به قوانین بازار قراردادهای بدتری نصیب ‌پزشکان جوان می‌شود. گرایش به گرفتن تخصص بیشتر می‌شود و مسیرهای درآمدزایی از روش‌هایی که با اخلاق پزشکی سازگار نیست متأسفانه بیشتر خواهد شد!

جمع‌بندی:

آنچه گفته شد تنها بخش اندکی از واقعیت‌های اقتصادی ایران است. واقعیت‌های اقتصادی وقتی معنادار می‌شوند که در بستر اجتماعی و فرهنگی بررسی شوند، از شکل کلان و ملی خود به صورت خرد و محلی تفسیر شوند و در آخر آنکه پیش‌بینی ناپذیر بودن سیاست خارجی را در نظر بگیرند. تفاوت پیش‌گویی و پیش‌بینی در همین اما و اگرها و شرط‌ها و دلیل‌هاست. زیرا وارد شدن یک عنصر تعیین‌کننده به پیچیدگی یک سامانه گاه منجر به تغییر جهان آن سامانه می‌شود و تمامی پیش‌بینی‌های قبلی را نقش بر آب می‌کند!

با این‌همه به نظر می‌رسد با توجه به داده‌های، باید بر سرمایه‌گذارهای فعلی تأکید بیشتری کرد و سرمایه‌گذاری‌های جدید را تا روشن شدن دورنمای اقتصادی سیاسی به تعویق انداخت.

تلاش جمعی برای ورود بیمه‌ها به خدمات پایه دندان‌پزشکی یکی از دیگر کارهای مفید خواهد بود تا خرج از جیب out of pocket بیماران را کاهش داده و سدهای قیمتی را از پیش پای فرودستان بردارد. این مسأله به رونق مطب‌ها و کلینیک‌های طرف قرارداد منجر خواهد شد. تلاش جمعی برای بهینه کردن قراردادهای ‌پزشکان جوان با کلینیک‌ها نیز یکی دیگر از فعالیت‌های مثبت خواهد بود و باعث می‌شود فشار اقتصادی بر این قشر تا حدی کمتر شود. نقش سازمان معظم نظام پزشکی در این راستا بسیار پررنگ است.

در آخر آنکه همه ‌پزشکان و نهادهای جمعی آنها باید تلاش کنند تا در آموزش ‌پزشکی تحولی کمی و کیفی صورت گیرد. اول آنکه تعداد دانشجویان ‌پزشکی متناسب با رشد اقتصادی و نیاز بازار تعییین شود و دوم آنکه آموزش پزشکان در دانشکده‌های دور افتاده همگام با دانشکده‌های قدیمی شود تا خدمات‌رسانی به بیماران در اولویت قرار بگیرد و با نهادینه کردن اصول پزشکی مانعی در برابر تخطی‌های عامدانه از این اصول گذاشته شود.

در مجموع می‌توان گفت راه‌حل‌های جمعی برای کاهش آسیب بسیار مطمئن‌تر از راه‌حل‌های فردی برای گرفتن سهم از این بازار آشفته خواهد بود؛ بازاری که سهم‌گیری‌های فردی آن را آشفته‌تر نیز خواهد کرد.

جهت دریافت مشاوره در زمینه دیجیتال مارکتینگ پزشکی می توانید با مشاوران دکتر لینک در تماس باشید.

مقالات مرتبط:

راهکارهای نجات پزشکان در بحران های اقتصادی

راهنمای مدیریت مطب و کلینیک

انواع روش های قیمت گذاری در مطب​

سیاست های قیمت گذاری در مطب و کلینیک

تگ های مربوط به مقاله فوق در مورد مدیریت مراکز مشاوره و روانشناسی

اشتراک گذاری:
0

دیدگاه شما:

*