رفتار همدلانه با درمانجویان

  دکتر لینک | رفتار همدلانه با درمانجویان

نمایش رفتار همدلانه با درمانجو نشان می‌دهد که شما به عنوان مشاور آنچه را که درمانجو با شما به اشتراک می‌گذارد، گوش می‌دهید، درک می‌کنید و تجربه می‌کنید. البته شناخت کامل از تجربیات، محرک‌ها و رفتار درمانجویان برای مشاوره ضروری است. زمانی که درمانگر احساسات خود را با درمانجو به اشتراک می‌گذارد، درمانجو را تشویق می‌کند تا در تجربیات و احساسات خود عمیق‌تر کاوش کند، اتحاد درمانی بیشتر می‌شود و احتمال موفقیت در روند درمان را افزایش می‌دهد.

جف و نانسی کوکران متخصصان مشاوره می‌نویسند:

شما باید همدلی را قبل از ابراز آن تجربه کنید.

این مقاله به بررسی مهارت‌ها و تکنیک‌هایی می‌پردازد که درمانگران می‌توانند در جلسه با درمانجویان برای نمایش رفتار همدلانه اتخاذ کنند.

مفهوم همدلی

تصور می‌شود که همدلی برگرفته از کلمات یونانی "empatheia" (احساس در...) و “empeiria” (مهارت و تجربه در هر موضوع) به عنوان قدرت فرد برای تصور و کشف تجربیات، احساسات و افکار افراد با ورود به دنیای شخص دیگر تعریف شده است.

طبق تعریف، برای همدلی، اولا فرد باید بتواند وارد دنیای فرد دیگر شود و از منظر طرف مقابل به موضوع نگاه کند.

در مرحله دوم، فرد باید توانایی درک احساسات دیگران را داشته باشد. و در مرحله آخر، فرد باید سعی کند بدون قضاوت، صمیمانه طرف مقابل را درک کند. (Arkona,1999)

همدلی یعنی توانایی ورد به دنیای فردی دیگر است. اینکه به وضوح بتوانیم احساسات آن فرد را در لحظه و معنای آن احساسات را درک کنیم و بتوانیم به روشی با او ارتباط برقرار کنیم که او احساس کند، درک شده است.

تعریف همدلی در حوزه مشاوره روانشناسی

یک رابطه درمانی همیشه شامل درمان، احترام و همدلی برای درمان اضطراب و رنج یک انسان دیگر خواهد بود( کوکران و کوکران 2015). با این حال، ابراز همدلی در جلسات مشاوره روانشناسی فراتر از کلمات است. درمانگر باید درک عمیقی از مسئله داشته باشد و یک ارتباط شخصی را به درمانجوی خود نشان دهد. و این حالت به چیزی بیش از ارائه راه حل نیاز دارد.

همدلی در حوزه روانشناسی

تمرکز زود هنگام بر آنچه که شما به عنوان یک مشاور می‌توانید برای رسیدگی به مشکلات درمانجوی خود انجام دهید( راه حل) ممکن است مانع از به اشتراک گذاشتن تجربیات و نشان دادن همدلی با درمانجو شود. اگر شما حین جلسه مشاوره و صحبت با درمانجو فقط به دنبال راه حل هستید، احتمال دارد از همدلی و گوش دادن موثر به درمانجو دور شوید(کوکران و کوکران 2015).

رابطه بین درمانگر و درمانجو باید بر اساس، همدلی، حضور و پذیرش باشد(گرینبرگ،2011)

چرا رفتار همدلانه با درمانجویان مهم است؟

رابطه درمانی که در طول جلسات مشاوره، بین درمانگر و درمانجو شکل می‌گیرد، مراجع را به یک نقطه امن هدایت می‌کند، جایی که بتواند با اضطراب و ناراحتی خود روبه‌رو شود، تجربه کند و به اضطراب خودش اقرار کند. اما با این وجود، باید همدلی و پذیرش را تجربه کنند تا انگیزه و آرامش لازم را پیدا کنند تا برای انتخاب و مسئولیت‌پذیری توانمند شوند (کوکران و کوکران، 2015).

رفتار همدلانه با درمانجویان

در واقع همین رابطه درمانی" به خودی خود به عنوان یک درمانگر تلقی می‌شود، زیرا همدلی و پذیرش درمانگر، باعث شکستن انزوای درمانجو، اعتبار، تقویت و پذیرش خود می‌شود" (گرینبرگ، 2011)

همدلی خارج از جلسه با نحوه نگرش درمانگر به خود شروع می‌شود.

برای داشتن مهارت همدلی، به عنوان یک درمانگر لازم نیست، شخصیت خود را بر اساس شخصی که متعقدیم دیگران می‌خواهند شکل دهیم. جستجوی اعتبار خارجی، پتانسیل‌ها و توانایی خودشکوفایی شما را محدود می‌کند. ارزش‌گذاری برای خودمان از طریق وجودمان به ما این امکان را می‌دهد که به فردی تبدیل شویم که می‌خواهیم و می‌توانیم یک محیط درمانی و تجربه درمانی برای مراجعان ایجاد کنیم، تا درمانجویان بطور طبیعی یاد بگیرند و خودشان را دوباره کشف کنند (کوکران و کوکران، 2015).

در واقع، تحقیقات گزارش شده توسط انجمن روانشناسی آمریکا تائید کرد که همدلی به عنوان "درک حساس از احساسات و مبارزات درمانجو، دیدن آن از دیدگاه درمانجو" تعریف می‌شود. همدلی یکی از چندین عامل حیاتی برای ایجاد یک اتحاد درمانی قوی است(انجمن روانشناسی آمریکای، 2019)

نمونه‌هایی از پاسخ‌های همدلانه، مهارت‌ها و موانع

توافق بر سر وظائف و اهداف درمان مستلزم درک کامل مراجع و آنچه برای او مفید است و در نهایت این است که همدلی به عنوان یک قانون درآید. (گرینبرگ، 2011)

مهارت همدلی

همدلی، فراتر از یک ارتباط است. همدلی به چالش کشیدن ادراک از خود، یافتن لذت در ایجاد ارتباط و ارتباط بیشتر است. و از یک درمانگر می‌خواهد که نسبت به احساسات خود و درمانجویان، صریح‌تر باشید و احساساتتان را در رابطه خود با درمانجویان به نمایش بگذارید. (گرینبرگ، 2011؛ کوکران و کوکران، 2015)

یافتن راه‌هایی برای ابراز همدلی

همدلی را می‌توان به روش‌های مختلفی بیان کرد، اما معمولا ترکیبی از موارد زیر است( کوکران و کوکران، 2015):

تطابق با لحن درمانجو

 اگر درمانجو می‌گوید که احساس ناراحتی می‌کند و این احساس را نشان می‌دهد، شما این ناراحتی را در لحن خود نشان دهید.

حالت چهره و زبان بدن

 حالت پوکر نداشته باشید. اجازه دهید درمانجو ببیند، آنچه را گفته است، بر شما تاثیر گذاشته است. آن را با حالات صورت، حرکات دست و نگه داشتن بدن خود به درمانجو نشان دهید.

نامگذاری احساسات

 کلمات ابزار قدرتمندی هستند. از کلمات برای نام بردن از احساساتی که درمانجو تجربه می‌کند، استفاده کنید.

 به عنوان مثال: "تو خیلی عصبانی هستی، به سختی می‌توانی بی‌حرکت بنشینی."، " من می‌توانم درد و ناراحتی را در صدای شما بشنوم."، "تو از این موضوع خیلی عصبانی هستی"، " مثل اینکه هر روز در حال مبارزه با سربالایی هستی."

خوداندیشی

با خود اندیشیدن می‌تواند راه قدرتمندی برای ایجاد همدلی باشد. در واقع تکنیک‌ها و ابزارهایی مانند سپاسگزاری یا تمرکز بر سه موضوع خوب در طول بیست و چهار ساعت گذشته، ما را تشویق می‌کند تا در مورد تاثیر مثبتی که دیگران بر زندگی ما داشته‌اند، صراحت داشته باشیم و برای داشتن همدلی بیشتر تلاش کنیم.

بازتاب احساسات

مشاهده دقیق رفتارها و گوش دادن فعالانه به مراجعان به مشاور یا درمانگر کمک می‌کند تا از پیام‌های اساسی و البته نامحسوس مطلع شوند. به هر حال درمانجو مانند همه افراد ممکن است برخی از احساسات خود را سرکوب کند، یا به شکلی از بروز این احساسات اجتناب نماید.

همدلی به درمانجویان کمک می‌کند تا آنچه را تجربه می‌کنند به زبان آورند. ریچارد نلسون جونز به مشاوران و درمانگران توصیه می‌کند:

درماجوی ما فقط نصف قضیه را به ما می گوید؟ آنها به چه چیزی اشاره می کنند؟ ممکن است آنها چه چیزی را به طور گیج کننده بگویند؟ چه چیزی پشت این پیام صریح پنهان یا ضمنی است؟

گاهی اوقات درمانگر بر اساس "حدس" عمل کرده و مداخله می‌کند تا به درمانجو کمک کند بیشتر از آنچه در نظر دارد، به اشتراک بگذارد. در مواقعی هم درمانگر از این کار خودداری می‌کند و اجازه می‌دهد، درمانجو، داستان خود را بدون وقفه بازگو کند.

گوش دادن درمانی

درصد زیادی از وقت مشاوره، صرف گوش دادن به صحبت‌های درمانجو می‌شود. گوش دادن مهارتی حیاتی برای ایجاد و حفظ همدلی است. این مهارت برای این است که به درمانجو نشان داده شود که مشاور او را عمیقا درک می‌کند.

مهارت‌های ارتباطی

مهارت‌های ارتباطی زیر بایدها و نبایدهایی برای بهبود ارتباطات هستند و به ایجاد اتحاد درمانی و توسعه همدلی کمک می‌کند( اصلاح شده از کوکران و کوکران،2015)

این کارها را انجام دهید:

از زبان بدن استفاده کنید.

گوش دادن به درمانجو به همراه همدلی راهی برای همدل بودن است. هنگام انجام این کار، همدلی در زبان بدن شما آشکار می‌شود. به عنوان مثال، خم شدن به داخل، بازوها و پاهای غیرصلیب، نشان می‌دهد که به آنچه درمانجو می‌گوید علاقمند هستید و با احساسات او همدردی می‌کنید.

استفاده از زبان بدن

برداشت خود را از ارتباطات با درمانجو، به اشتراک بگذارید.

شما در جلسات روان‌درمانی، به طور کامل نمی‌دانید، درمانجو چه چیزی را از سر می‌گذراند، اما بازتاب صحبت‌های وی، نحوه درک موقعیت عاطفی مراجعه کننده و نشانه همدلی با اوست.

با استفاده از جملات اعلامی، درک خود را نشان دهید.

هنگامی که مراجع موضوعی را به صراحت بیان می‌کند، شما نیز با جملات شفاف به او پاسخ دهید" برای مثال" من درک می‌کنم که شما از رفتار شریک زندگی خود عصبانی هستید."

برای پذیرش اصلاحات آماده باشید.

اگر به این نتیجه رسیدید که مطلب بیشتری برای دانستن نیاز ندارید، با درمانجو همدلی نشان دهید. اگر ادراکات خود را با درمانجو به اشتراک بگذارید اما درمانجو، آنچه را به شما گفته است توجیه کند، یا افکار و ادراکات شما را رد کند، به او احترام بگذارید و اجازه دهید ادراکات شما را اصلاح کند. اینگونه پیوند عمیق‌تری بین شما شکل می‌گیرد و درک شما را از موقعیت او بهبود می‌بخشد.

وقفه ایجاد کنید.

به این فکر کنید که آیا وقفه‌ای که شما ایجاد می‌کنید به درمانجو کمک می‌کند تا او احساس خود را با شما به اشتراک بگذارد. شاید با بازگویی مجدد آنچه قبلا گفته است، بتواند به سمت جلو حرکت کند. بازتاب صحبت درمانجو، اغلب مواقع مفید است، اما در صورت زیاده‌روی می‌تواند به ارتباط او با شما صدمه بزند.

اجازه دهید، درمانجو سکوت کند.

به دنبال یک انعکاس در جلسات روان‌درمانی، ممکن است درمانجو سکوت کند. اجازه دهید این اتفاق رخ دهد. آن‌ها با سکوت خود را آماده می‌کنند تا بتوانند در تجربیات و احساسات خود عمیق‌تر شوند و تجربیات و احساسات شخصی بیشتری را به اشتراک بگذارند یا ممکن است آنچه شما منعکس کرده‌اید را تحلیل کنند- در حالی که غافلگیر شده‌اند.

این کارها را انجام ندهید:

ایجاد سلسله مراتب

جلسات مشاوره مبتنی بر برابری است- یعنی مشاهدات و تفکرات شما مهم‌تر از آنچه درمانجو باید به اشتراک بگذارد نیست. فقط درمانجو است که واقعا می‌داند چه احساسی دارد.

احساسات درمانجو

سوال پرسیدن

به ندرت سوال بپرسید. و با پرسیدن سوال درباره موضوعی به شرایط انعکاس پایان ندهید. معمولا سوالات بر نیازهای مشاور یا درمانگر تمرکز دارد تا درمانجو.

پشتیبانی دکترلینک

انواع همدلی

سه نوع همدلی وجود دارد که می‌تواند به ایجاد روابط قوی‌تر و سالم‌تر با درمانجویان کمک کند( جفری، 2016؛ کوکران و کوکران، 2015)

همدلی شناختی

این نوع همدلی توانایی ما را در برقراری ارتباط بهبود می‌بخشد، زیرا بر روی آنچه ممکن است فرد مقابل فکر کند، تمرکز می‌کند.

همدلی عاطفی

این نوع همدلی، ظرفیت ما را برای به اشتراک گذاشتن احساسات با طرف مقابل است. پذیرفتن احساسات دیگران به ما کمک می‌کند تا رابطه عاطفی قوی‌تری با سایرین برقرار کنیم.

همدلی دلسوزانه

این نوع همدلی در مورد کمک به فرد مقابل برای انجام اقدامات لازم برای حرکت کردن رو به جلو است. این مورد ممکن است شامل اتخاذ مکانیسم‌های مقابله‌ای یا همکاری با یکدیگر برای تعیین اهداف باشد.

موانع همدلی

امکان دارد همدلی به همان اندازه که با کارهایی که انجام نمی‌دهیم، توسط کارهایی که انجام می‌دهیم، محدود شود:

آرام کردن ذهنمان

تا زمانی که در طول جلسات روانشناسی، ذهن خود را آرام نکنیم، افکار ما مانع شکل‌گیری پیوندهای درمانی همدلانه خواهد شد. تمرین‌های ذهن آگاهی می‌تواند به ما کمک کند تا بر احساسات و تجربیات درمانجو تمرکز کنیم تا به پچ‌‌پچ‌های درونی و شک‌های خود.

انعکاس‌های نامناسب

تکرار آنچه از صحبت‌های درمانجو درک کرده‌اید، برای درمانجو مهم است. اما وقتی با احساسات شدیدی از سوی درمانجو مواجه می‌شود، اجازه دهید این احساسات سریع منعکس شوند.

پیوند درمانی در مشاوره امری حیاتی است. با این حال، صرف زمان برای اینکه آیا درمانجو ما را دوست دارد یا نه، به رسیدن به یک نتیجه مثبت کمک نمی‌کند. در واقع ممکن است مانع ایجاد و حفظ همدلی شود. به هر حال اگر درمانجو، مشتاق به اشتراک گذاشتن احساسات و عواطفش باشد، به احتمال زیاد از قبل به پیوند ایجاد شده احترام گذاشته و برای آن ارزش قائل است. (کوکران و کوکران، 2015؛ نلسون جونز، 2016)

 

تگ های مربوط به مقاله فوق در مورد مدیریت مراکز مشاوره و روانشناسی

اشتراک گذاری:
0

دیدگاه شما:

*