تاثیر ارتباط دو طرفه با بیمار و جامعه

  دکتر لینک | تاثیر ارتباط دو طرفه با بیمار و جامعه

از آنجا که اتخاذ هر گونه خط مشی و تصمیم گیری مرتبط به خدمات بهداشتی درمانی، در نهایت بر جان و زندگی بیماران مؤثر است، بنابراین مشارکت بیماران و جامعه در امور سلامت و تدوین خط مشی های کلان سلامت در کشورهای توسعه یافته از زمره حقوق شهروندی بوده و جنبه اخلاقی و وجدانی یافته و مظهر عدالت و پاسخگویی در بسیاری از نظام های بهداشت و درمان بشمار می آید.

برنامه ریزی و ارائه مراقبت ها وخدمات درمانی بیمار-محور مبتنی بر نظرات، نیازها و ترجیحات بیماران، مراقبان آنان و جامعه، نکته کلیدی سیستم های سلامت در کشورهای توسعه یافته و عنصر الزامی در بهبود و ارتقاء نظام درمانی و جلب اعتماد عمومی است. این خود موجب تناسب بیشتر و هزینه اثربخش بودن خدمات ارائه شده و در نهایت بهبود پیامدهای سلامت، کیفیت زندگی و رضایتمندی بیماران می شود.

لذا، پذیرفتن بیمار بعنوان شریک سیستمهای درمانی و تعمیم فرهنگ استقبال و انعطاف نسبت به نظرات و انتقادهای بیماران در سطح بیمارستان ها اهرم رشد بیمارستان های تعالی جو بوده و در سطح ملی در تدوین و تنظیم خط مشی ها، طرح ها و خدمات و سیاستگذاری های کلان سلامت مؤثر است. مثالی در این زمینه، تغییرات رویکردی نظام خدمات سلامت در بعضی کشور های پیشرفته است.

از مهمترین دلایل ذکر شده در اصلاحات ده ساله نظام سلامت این کشورها، تغییر ارزشها، باورها و نگرش های مردم مبتنی بر تغییر انتظارات جامعه، تغییر الگوی بیماریها، افزایش امید به زندگی و تاکید روزافزون بر حداکثر سطح سلامت و کیفیت زندگی به ویژه در سالهای انتهایی عمر منتج از نظرخواهی از جامعه و عموم مردم است. یکی از اساسی ترین اصول و سیاست های نظام جدید سلامت در این کشورها، ارزش گذاری بر حقوق بیمار و قلمداد کردن آن بعنوان محور ارائه خدمات و تاکید ویژه بر مفهوم مشارکت بیمار و عموم مردم به مفهوم ایجاد فرصت برای عامه برای تعیین چگونگی دریافت خدمات سلامت است.

گر چه مفهوم مشارکت استفاده کنندگان در خدمات همگانی جدید نیست. اما ایجاد فرصت برای بیماران و عموم مردم به منظور مشارکت در اتخاذ تصمیمات مؤثر بر سلامت و سیاست های مرتبط به آن، نسبتاً جدید است.

PPI  در سالهای اخیر ارتقاء یافته و در قالب واژه Engagement یا درگیر نمودن بیماران و عموم مردم ابعاد وسیع تری را در بر گرفته است. با توجه به اینکه مشارکت افراد امری داوطلبانه است که تا زمانی که متضمن منافع فردی و یا جمعی آنان نشود، محقق نخواهد شد، لذا تبیین شفاف خط مشی ها و سیاست ها و درک متقابل مردم و جامعه از برنامه ها و طرح های نظام سلامت، از اصول درگیر نمودن و جلب مشارکت فعال مردم محسوب می شود که منجر به مشارکت طولانی مدت طرفین خواهد شد.

فواید مشارکت بیماران و جامعه

مشارکت بیماران و جامعه در امر سلامت منجر به افزایش رضایتمندی وجلب اعتماد بیشتر مددجویان، کاهش اضطراب و هیجانات بیماران، درک بیشتر نیازهای فردی، ارتباط مثبت و بهتر متخصصان و اثرات پایا و مثبت بر سلامتی می شود. در صورت تحقق مشارکت بیماران و تلقی آنان بعنوان شریک درمانی با حقوق مساوی، بیماران در فرآیند درمان خود بطور فعال شرکت می نمایند و با دقت بیشتری طرح درمانی خود را پی گیری خواهند نمود و در نتیجه‌ی توانمند سازی آنان، حفظ سلامت بیمار بهتر تامین می شود. به همین علت نیز عموماً تخصصان نگرش مثبتی نسبت به مشارکت بیماران در امور درمانی خود دارند و این مفهوم را امتیاز خاصی هم برای خود و هم بیماران به شمار می آورند.

ارزش افزوده ناشی از مشارکت بیماران و عموم مردم در برنامه ریزی و ارائه خدمات سلامت سبب دریافت نقطه نظرات متفاوت مشتریان در ارتباط با یک موضوع یکسان، بهبود خدمات، تصمیم گیری بهتر ناشی از دسترسی به دیدگاههای متفاوت و ارتقاء شغلی بیشتر کارکنان ناشی از بازخورد مثبت می شود. عواقب عدم مشارکت بیماران و جامعه، منجر به ارائه خدماتی می شود که فقط پاسخگوی نیازهای تعداد معدودی از افراد است. اینکه از کجا شروع کنیم، چه افرادی را درگیر نماییم و در چه فرایند هایی و به چه نحوی آنان را دخیل کنیم، بسیار حائز اهمیت است .

از آنجا که مشارکت به معنای ایجاد فرصت برای افراد یا گروهها جهت شرکت در تصمیم گیری بمنظور دستیابی به هدف مشخص و معین است، لذا هرگونه فعالیتی در حیطه مشارکت جامعه و بیمار بایستی دارای هدف شفاف و واضح باشد.

چه کسی/کسانی را مشارکت دهیم ؟

ضروریست که سازمانهای ارائه کننده خدمات دقیقاً افرادی را که تحت تأثیر برنامه ها و طرح های آنان قرار می گیرند را شناسایی نمایند . این فرآیند بنام «تجزیه و تحلیل ذینفعان» یا Stakeholder Analysis شناخته می شود.

در طی این فرآیند به چهار سؤال حیاتی ذیل پاسخ داده می شود:

  • چه افرادی تحت تأثیر برنامه یا طرح مورد نظر قرار می گیرند؟
  • چه افرادی به لحاظ زمانی، مالی ، منابع و یا علایق در این برنامه یا طرح، سرمایه گذاری نموده اند ؟
  • در صورتی که فرآیند اطلاع رسانی و آگاه سازی برای جلب مشارکت مردم برای انجام این برنامه یا طرح به خوبی انجام نشود، سازمان از نظرات چه گروه هایی بی بهره می ماند؟
  • چه کسی/کسانی دارای نفوذ و اختیارات کافی جهت اعمال تغییرات و بهبود بر اساس تجربه و نظرات بیماران و مراقبان آنان هستند؟

چگونگی مشارکت افراد یا جامعه

در چگونگی مشارکت افراد یا جامعه، شناسایی فرصت ها، انتخاب ابزار و روشهای مناسب و متناسب حائز اهمیت بسیار است.

  • روشهای کمی نظیر مطالعات پیمایشی گر چه بسیار ارزشمند است ولی تصاویر مقطعی از عقاید بیماران بدست می دهد و نیازمند طراحی و مدیریت دقیق اجرایی جهت دستیابی به نتایج است.
  • روشهای کیفی شامل گروههای متمرکز و مصاحبه نیز می تواند داده های بسیار مناسبی را در خصوص ارزشها، عقاید و باور بیماران بدست دهد.
  • ترکیبی از روشهای فوق که بنا به نظر محققین بر حسب نیاز در بسیاری موارد می تواند کاربرد داشته باشد.
  • (Experience Based Design)، طراحی مبتنی بر تجربه است و ابزار جامعی جهت حمایت از بیماران و کارکنانی که تمایل به مشارکت در تامین ایمنی، کیفیت و بهبود ارائه خدمات دارند، بشمار می رود.

ویژگی فرایندهایی که می توان مردم و جامعه را در آنان مشارکت داد

National Consumer Council  اصولی را تحت عنوان رئوس "نه گانه" ذیل جهت فرایندهایی که می‌توان بیماران و مردم را در آنان مشارکت داد، مطرح نموده است:

  1. فرآیند بتواند باعث تغییر شود.
  2. فرآیند شفاف باشد.
  3. فرآیند تمامیت و جامعیت داشته باشد.
  4. فرآیند با توجه به وضعیت خاص طراحی شده باشد.
  5. فرآیند تعداد و نوع صحیحی از افراد را در برگیرد.
  6. فرآیند حرمت و احترام مردم را تضمین نماید.
  7. فرآیند به بحث های شرکت کنندگان در مشارکت، اولویت دهد.
  8. فرآیند به منظور بهبود خدمت، بازبینی و ارزشیابی شده باشد.
  9. جامعه مشارکت کننده به خوبی از هدف برقراری تعامل، آگاه شده باشند.

برای تحقق چنین اهدافی نیاز به ساز و کارهای زیر داریم:

  • روشی پایا و موثر برای شنیدن صدای بیمار بصورت فعال حین بستری و پس از آن.
  • فرآیندی مستمر و تاثیرگذار بر روشهای بیمارستان برای اندازه گیری و تحلیل رضایت بیمار و شکایات وی.
  • انتقال اطلاعات مورد نیاز به بیماران برای آگاهی از حقوق، امکانات، توانمندی تیم بالینی و طرح درمان.
  • گماردن واحدهای متولی و افراد مسئول برای پاسخگویی به نیازهای آموزشی، اجتماعی، حقوقی و فردی بیمار حین بستری و دوره مورد نیاز پس از آن.
  • نظرسنجی های اجتماعی و فردی از بیماران برای بهبود روال مدیریت بیمارستان در منطقه تحت پوشش.
  • برگزاری نشستهای هم اندیشی و ارزیابی از موفقیتها و چالشهای بیمارستان با جمعیت تحت پوشش.

تکنولوژی دکتر لینک همواره به دنبال برقراری ارتباطی دوطرفه با بیمار بوده و در تمامی ماژول ها سعی بر به واقعیت پیوستن این ممکن داشته است. جهت کسب اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشید.

مقالات مرتبط:

کلیدهای طلایی شروع یک رابطه موفق با بیمار

آیا نباید با بیمارانمان همدردی کنیم؟

رابطه ایده آل بین پزشک و بیمار

افزایش كيفيت خدمات، بر اساس رويكرد مديريت ارتباط با بيمار

تگ های مربوط به مقاله فوق در مورد مدیریت مراکز مشاوره و روانشناسی

اشتراک گذاری:
0

دیدگاه شما:

*